اكراه اسلام آورده اند. آنان از دشمنان خدا و سنت پيامبر و قرآن مجيد و پيروان احزاب و بدعت ها مي باشند.» [1] .و در خطبه ديگري به هنگام تشويق ياران خود به هنگام رفتن به جنگ عليه معاويه فرمود:«پيش به سوي دشمنان خدا و سنت و قرآن مجيد؛ به سوي باقي ماندگان احزاب و قاتلان مهاجران و انصار.» [2] .
روش هاي معاويه در تحريف سيره نبوي
برخوردهاي زشت و زننده معاوية بن ابي سفيان با راويان حديث نبوي، نشان دهنده عمق كينه توزي و حقد و حسد او نسبت به پيامبر و يارانش مي باشد.او گاهي با شنيدن حديثي از پيامبر، با نشان دادن حركات زشتي از خود، راوي و روايت را به باد مسخره و استهزاء مي گرفت كه نمونه هاي زير بهترين گواه ما است:
تمسخر سعد
علاّمه اميني از طبري از ابن أبي نجيح نقل كرده: وقتي كه معاويه جهت اداي مراسم حج به مكه آمده بود، پس از طواف به سوي دارالندوه رفت در حالي كه سعد بن ابي وقاص او را همراهي مي كرد.معاويه او را بر تخت در كنار خود نشانيده و شروع به دشنام دادن به علي عليه السلام كرد. سعد گفت: مرا در كنار خود نشانيده و علي عليه السلام را دشنام مي دهي؟! به خدا سوگند اگر يكي از صفات علي عليه السلام در من بود، برايم بهتر بود از آنچه كه آفتاب بر آن بتابد... [3] .علاّمه اميني در ادامه اين ماجرا، از ابن عايشه و ديگران نقل كرده: وقتي سعد چنين گفت، بلافاصله از جاي خود برخاسته تا برود، معاويه بادي از خود خارج كرده و گفت: بنشين تا جواب خود را دريافت كني، تاكنون در نزد من اين گونه پست و فرومايه جلوه نكرده بودي. اگر چنين است كه تو مي گويي، پس چرا با او بيعت نكردي در حالي كه اگر من چنين چيزي از پيامبر شنيده بودم تا زنده بودم خدمتگزارش مي بودم.. [4] .
تمسخر ابوقتاده
و آن روزي كه معاويه وارد مدينه شد، ابوقتاده با او رو به رو گشت. معاويه گفت: اي ابوقتاده! به جز شما گروه انصار، همه مردم با من ديدار كردند. چه چيز مانع شد كه به ديدنم نياييد؟ ابوقتاده گفت: چهارپايانمان همراه ما نبود. معاويه گفت: پس شتران شما چه شدند؟ ابوقتاده گفت: آن ها را در آن روزي كه در پي تو و پدرت در جنگ بدر بوديم، پي كرديم. سپس گفت: پيامبر به ما فرمود كه ما پس از او سختي ها و مشكلاتي